من و تجربه ی زندگی

تخلیه ی افکار ...

تخلیه ی افکار ...



یه حس و حال عجیبیه .

حس میکنم من تا ابد باید تنها بمونم .

کسی منو درک نمیکنه منم تحمل هیچ آدمی رو ندارم .

وقتی به معقوله ی زندگی مشترک فکر میکنم میخوام بالا بیارم از اینکه دو نفر باید همو راضی نگه دارن و بسازن و توقعات همدیگه رو تامین کنن ، نمیدونم چرا واسم چندش آوره دست خودم نیست .

عشق تو کتم نمیره آخه . از تولید مثل بیزارم حتی :)) اینکه ما تصمیم بگیریم یکی وارد این دنیا شه حتی اگه وضعیت مناسبی داریم ...

کلا نمیتونم بپذیرم .

با مسایل پایه ای زندگی مشکل دارم ، آخه مامان بابام همیشه با هم خوب بودن و هستن  ، من نمیدونم چمه .

خودمم ار این غیرعادی بودنم بدم میاد :/

اما نمیتونم به خودم تحمیل کنم که مث بقیه فکر کنم .

گاهی حس میکنم تا حالا هیچ کس مث من انقد خل نبوده :))

کلی درس دارم اومدم اینا رو مینویسم =)))))) معلوم نیس واقعا چمه =)))))))

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی